خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

گله دارم - ۶۳


چترت را ببند
سری به کلبه بارانی ام بزن
 کمی زیر باران دیدگانم خیس شو
و اگر مجالی برای همنوایی بود کمی با من مدارا کن

نظرات 6 + ارسال نظر
مسافر شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 07:44

کمی با من مدارا کن ...کمی با من مدارا کن
که خود را با تو بشناسم...من گم رو تو پیدا کن
تو را از شب جدا کردم
تو را از قصه اوردم....نمیشه از تو برگردم
....
ولی افسوس مدارا کلمه غریبی تو این زمونه است

بله
این روزا خیلی چیزا غریب شدن
خیلی چیزا

امید شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 09:10 http://garmak.blogsky.com/

الان داره باورن میاد
این حرف شما کاملا ملموس است

مجالی باشد باید همه بارانی شویم

ایکاش روح همه بارانی باشه ولی چشماشون خشک باشه

محبوب شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 11:25 http://mahboob-mahboob.blogsky.com

دروووووووووووووود

زیبا بود. از چتر و بارون گفتید.. یادم به یه نوشته افتاد:

دوست داشتن، قدم زدن زیر باران و خیس شدن با هم نیست
دوست داشتن این است که یکی برای دیگری چتری شود
و او هرگز نفهمد که چرا خیس نشد...!!!!

خوشحال میشم به منم سر بزنید

بدروووود

سلام عزیز
حضورتان سبز
چشم خدمت میرسم

ANNA شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 15:06 http://lapeste.blogksy.com

پا

مــےرفت

مــےرفت

مــےرفت…

غافل از دلــے کـــ ِ جـــا ماندهِ بود!

ای داد از این دل

ANNA شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 15:07 http://lapeste.blogksy.com

اینــجا کــه مـن هستــم،

هــر چنــد ســال

کــه ســاعــت را جــلو بکشــم،

بــاز هــم قــرن هــا از تــو فــاصــله دارم!

تــو کِــی از مــن گــذشتــی؟

در جایی خوب منتظرم

خاطره شنبه 6 اسفند 1390 ساعت 16:03 http://rahalost.blogsky.com

خیس اندیشه ها که شدم دلم باز هوای باران نگاهت را کرد...کمی با اشکهای نگاهم بساز....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد