خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - 426

دلم تنگ است
دلم اینبار تنها نیست
دلم تا بیکران پیداست
دلم شاید زمین خورده
و شاید سخت اشفته
دلم جائی گره خورده

نظرات 3 + ارسال نظر
مهسا سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 01:47

هان ای دل... مگر نمبینی که نه دستی است برای یاری
نه دلی است برای پیونددد


دست بگذار روی زمین و بلند شو!و توبه کن از عاشقی....رحم کن به خودت رفیق...!

گاهی آگاهانه به خودمون دروغ میگیم و بی رحمانه به خودمون میتازیم

محبوب سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 11:00 http://mahboob-mahboob.blogsky.com

بیا ای خسته خاطر دوست ! ای مانند من دلکنده و غمگین
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم

اخوان

ببینیم آسمان هر جا آیا همین رنگ است ؟
ادامه همون اخوان
معلوم شد شما هم دستی بر آتش دارید ها فقط رو نمیکنید

کوروش سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 14:35 http://www.korosh7042.com/

دلت به وسعت اقیانوس ها
همیشه مواج شادی باد

داداش این دله لامصب یه لیوان محبت میخواد که پر بشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد