آتشی را که به برداشت شرر در شب پیش
دیدم افتاده سحر بر سر خاکستر خویش
گفتم ای آتش پنهان شده بر روی تو چیست؟
گفت
خاکی است که خود ریخته ام بر سر خویش
۱- باید گرفتارم شوی تامن گرفتارت شوم ازجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم من نیستم چون دیگران ،بازیچه بازیگران اول بدام آرم ترا ، وانگه گرفتارت شوم2-بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صافی نشود صوفی ، تا سرنکشد جامی 3-خزان بنشست و گل با بادها رفت چه آسان میشود از یادها رفت
سلامخیلی لطف میکنی
۱- باید گرفتارم شوی تامن گرفتارت شوم
ازجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم
من نیستم چون دیگران ،بازیچه بازیگران
اول بدام آرم ترا ، وانگه گرفتارت شوم
2-بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صافی نشود صوفی ، تا سرنکشد جامی
3-خزان بنشست و گل با بادها رفت چه آسان میشود از یادها رفت
سلام
خیلی لطف میکنی