گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگم... بوس بوس بوس
گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر
بعد از قطع کردن تلفن : دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکبیریه بی فرهنگ
چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد
پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه
الیته دور از جون خیلی از دوستان
بعضی دو راهیا همیشه یه دوراهی میمونن برات، حتی وقتی داری تو یکی از اون دو مسیر قدم بر میداری!
ترسم از تنها بودن در کنار نزدیکترین کسم هست
وقتی نه دستی برای گرفتن است
نه آغوشی برای گریه
نه شانه ای برای تکیه
انتظار نداشته باش خنده ام واقعی باشد مادر؟!!!
این روزها فقط زنده ام تا دیگران زندگی کنند.