درود بر داداش علیرضای گلم باور کن هرچه کردم این چند روز بیام این بلاگ اسکای نامردی می کرد و باز نمیشد و به نامرادی رسیدم منهم از صمیم قلب برایت آرزوی شاد ی و شادکامی دارم دلت به بهار مانند باد و بی باران احساس چشمانت
خیلی آقائی داداش نبودی ولی یادت همیشه باهامه و الان با حضورت دلم رو گرم کردی استاد
پائیز بی باران تقاص چشمان بی ابر است ...
حضورت سبز عزیز
سلام
درد چیز بدی ست
مخصوصا روح درد !
تا حالا تنها کسی که اصل قضیه رو فهمیده تو بودی
درد دارد
چون
باران که بیاید همه عاشق هستند
آفرین
دقیقا
ولی دوایش باران نیست اخوی!
به ابرها نگاه کن!
وقتی چشمانم بارانیست
چطور میتوانم به ابر ها نگاه کنم ؟
خیلی هم درد دارد!!
الهی من بمیرم
نمیخواستم تورو اذیت کرده باشم گلم
یه دفعه چهره مظلومت اومد جلوی چشمام
درود بر داداش علیرضای گلم


باور کن هرچه کردم این چند روز بیام این بلاگ اسکای نامردی می کرد و باز نمیشد و به نامرادی رسیدم
منهم از صمیم قلب برایت آرزوی شاد ی و شادکامی دارم
دلت به بهار مانند باد و بی باران احساس چشمانت
خیلی آقائی داداش
نبودی ولی یادت همیشه باهامه و الان با حضورت دلم رو گرم کردی استاد
خدا نکنه
ایشاا.. همیشه سلامت باشید
فدات شم خانم گل
شاد باشی گلم