خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۳۰۷


بیا تا هست دمسازی به از غم
نشاید گشت با غم یار و همدم
بیا جانا جهان بی اعتبار است
بیا کاین عمرها نا پایدار است
بیا از آب بشنو اندر این دشت
که گوید عمر چون بگذشت , بگذشت


منبع : { اندرز یک همشاگردی ۲۵ سال پیش برای حال خرابم }

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد