خاطرات یک مسافر عاشق
هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشدخاطرات یک مسافر عاشق
هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشددرباره من
یه روز فکر میکردم که ازدواج ادامه همون دوستی هاست ولی وقتی اومدم زیر یه سقف دیدم که زرشک ...
ادامه...
پیوندها
دستهها
- تو اون روزا بود که شروع شد 44
- تقدیر حبیب 2
- فرار امیر 6
- ورود الهام به زندگی 8
- کابوس 4
- گله دارم 99
- بچه محل 2
- دالان سبز 2
- ادبیات بنی هندل 15
- قصه عشق گمشده 4
- شب زدگان 7
- داغ دل تازه شد 3
- دوپا برای خزیدن، دو بال برای پرو 3
- مصطفی کلانتر 7
- انتخاب شما کدام است ؟ 12
- حباب روی آب 6
- یک جرعه مهربانی 11
- روزانه 479
- وسوسه 5
- په نه په 9
- ستاره کویر 12
- لطیفه 33
- شکرانه 9
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- Alireza 805
بایگانی
- خرداد 1391 12
- اردیبهشت 1391 29
- فروردین 1391 23
- اسفند 1390 39
- بهمن 1390 36
- دی 1390 51
- آذر 1390 56
- آبان 1390 108
- مهر 1390 80
- شهریور 1390 47
- مرداد 1390 39
- تیر 1390 25
- خرداد 1390 21
- اردیبهشت 1390 22
- فروردین 1390 10
- اسفند 1389 6
- بهمن 1389 12
- دی 1389 12
- آذر 1389 15
- آبان 1389 25
- مهر 1389 15
- شهریور 1389 5
- مرداد 1389 13
- تیر 1389 10
- خرداد 1389 18
- اردیبهشت 1389 8
- فروردین 1389 1
- اسفند 1388 18
- بهمن 1388 19
- دی 1388 18
- آذر 1388 12
آمار : 242880 بازدید
Powered by Blogsky
لطیفه - 15
بزمجه! خریت خودتو گردن خدا
ننداز؛
ببین منو ، آدمی خب ، آدم خود به خود علاقه داره به کار خلاف ، دست خودشم نیست ،
خود خدا هم اونقدرا که میگن سخت گیر نیست ،
بابا اگه خودشم از بیخ با این قضایا (ارتباط دختر و پسر) مخالف بود ، آلت جرمو به من و تو نمیداد ، برو زندگیتو بکن عزیز برادر ...
من به عنوان نماینده تام الاختیار خدا در این محله و تمامی محله ها به شما میگم خدا شما رو بخشید ، خلاص ، برو حالتو بکن.. اما مواظب باش اسراف نکنی !
ببین منو ، آدمی خب ، آدم خود به خود علاقه داره به کار خلاف ، دست خودشم نیست ،
خود خدا هم اونقدرا که میگن سخت گیر نیست ،
بابا اگه خودشم از بیخ با این قضایا (ارتباط دختر و پسر) مخالف بود ، آلت جرمو به من و تو نمیداد ، برو زندگیتو بکن عزیز برادر ...
من به عنوان نماینده تام الاختیار خدا در این محله و تمامی محله ها به شما میگم خدا شما رو بخشید ، خلاص ، برو حالتو بکن.. اما مواظب باش اسراف نکنی !
رضا مارمولک
Alireza
پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 10:31
سلام مسافر عزیز سپاس از نوشته های خوبتون و از تشویق هاتون
تازمانیکه دلم به نگاهت دل بسته
نتوانم که بگشایم زنجیری که بپایم بسته
دل من زنجیری عشق نبود
چه کنم وابسته شده این دل همیشه خسته
نیلوفر 24اذر
سلام
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه
درود داداش علیرضای طناز
خیلی مخلصم داداش
فقط مواظب باش اسراف نکنی
درود بر تمام رضا مارمولک های عالم
درود تمام حاج رضا های باحال هم بر تمام امید های این مملکت
درود بر تو علیرضای عزیز
داداش مهربان گویا لازم است نوشته ام را دووباره به لطف بخوانی و متوجه سوء تفاهم شوی که من دقیقا به خود گفتم که این روزها چه می گذرد
وگرنه دین محبت های بسیار شما عزیزانم را بر گردن سنگین تر از آن است که بتوانم بیان کنم. واز همه مهتر خود متن گویای مسائلی درونی و گوشه به خود است تا نگاه به دیگران
سپاس گزارم مثل همیشه از محبتت
منو ببخش اگر بد متوجه شدم
من کوچیکتم داداشه گلم
کلی حال کردما.دمش گرم این مارمولک
رضا مارمولک : غم شما هم کم آبجی فقط مواظب باش اسراف نکنی
منو ادد نکردی؟ دستت درد نکنه.
در آینده نزدیک وقتی بیشتر شناختمت چشم
منم ادت نکردم ....منم باید بیشتر بشناسمت.این به اون دررررر.
موافقم
ولی معلومه لجبازی ها
راستی این سوتی که میزنی بلبلی هست یا آهنگ خاصی رو داری تمیرین میکنی؟
آها فکر کردم داری آهنگ فیلم خوب بد زشت و یا به خاطر یک مشت دلار رو تمرین میکنی
پس هفت تیرمون رو بکشیم دیگه؟ هان؟
چشمک نزدم ها ، من یه لامپی هستم