-
روزانه - ۴۰
سهشنبه 17 اسفند 1389 15:27
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته باشد... و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد...
-
روزانه - ۳۹
شنبه 14 اسفند 1389 11:30
خوشبختی یعنی منتظر شادی های بزرگ نماندن و کیف کردن از تمام چیزهای کوچک
-
روزانه - ۳8
چهارشنبه 11 اسفند 1389 16:05
معنای خوشبختی این است که در دنیا کسی هست که بی اعتنا به نتیجه، دوستت دارد.
-
روزانه - ۳۷
چهارشنبه 4 اسفند 1389 08:33
با تیغ کلماتت هر روز بر قلبم زخم تازه ای می نشانم.. عاشقی را از یاد دلم خواهم برد..
-
روزانه - ۳۶
چهارشنبه 27 بهمن 1389 15:22
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 خداوند، اون کسانی رو که ازش میخواهی کنارت باشن بهت نمیده، بلکه اون کسانی رو کنارت قرار میده که بهشون نیاز داری..... بهشون نیاز داری تا کمکت کنن (تا کمک کردن رو یاد بگیری)، باعث رنجش تو بشن (چون تا گچ درد سنباده خوردن روتحمل نکنه، یک مجسمه زیبا...
-
روزانه - ۳۵
دوشنبه 25 بهمن 1389 12:56
به یاد فروغ در شب کوچک من، افسوس باد با برگ درختان میعادی دارد در شب کوچک من دلهرهی ویرانی ست گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ من غریبانه به این خوشبختی مینگرم من به نومیدی خود معتادم گوش کن وزش ظلمت را میشنوی؟ در شب اکنون چیزی میگذرد ماه سرخ است و مشوش و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است ابرها، همچون انبوه...
-
روز عشاق
یکشنبه 24 بهمن 1389 15:15
بازم اختلاف نظرای همیشگی بر سر روز ولنتاین و سپندار مذگان...!!!! به سلیقه ی خودم روز سپندار مذگان رو پیشاپیش تبریک میگم!!! البته من نمی خوام با این گفته بگم تاریخ 29 بهمن رو به عنوان روز سپندار مذگان قبول دارم... اگه زودتر از موعود اونم با این فاصله ی زمانی زیاد تبریک گفتم به این دلیله که این روزا بحث تبریک داغه......
-
روزانه - ۳۵
شنبه 23 بهمن 1389 11:45
سالها بعد از یاد خواهی برد روزی - کسی ... به انتهای نامت که می رسید رویایش جوانه می زد سالها بعد از یاد خواهی برد هرم همین نگاه و تلخی همین بی تابی را... که کسی روزگاری قصه ی هر سحرگاهش آغاز هر نگاهش تکرار نام تو بود و خواندن واژه هایی از سر مهربانی ات . دلم تنگ خواهد شد هم برای تو ٬ هم برای امروز خودم
-
روزانه - ۳۴
پنجشنبه 21 بهمن 1389 10:40
دیگه بارون کافی نیست بگو تگرگ بیاد
-
روزانه - ۳۳
شنبه 16 بهمن 1389 14:24
گاهی خوردن لگدی از پشت ! برداشتن گامی به جلو است . . . . . . ای دوست نزن زخم زبان جای نصیحت / بگذار ببارد بر سرم سنگ مصیبت
-
روزانه - 32
پنجشنبه 14 بهمن 1389 11:40
چه کسی می گوید: که گرانی شده است؟ دوره ارزانی است! دل ربودن ارزان، دل شکستن ارزان! دوستی ارزان است! دشمنی ها ارزان، چه شرافت ارزان! تن عریان ارزان، آبرو قیمت یک تکه نان، و دروغ از همه چیز ارزان تر! قیمت عشق چقدر کم شده است، کمتر از آب روان! تخفیف بزرگی خورده است، قیمت هر انسان!
-
روزانه - ۳۱
سهشنبه 12 بهمن 1389 12:26
آنچه میخواهیم نیستیم آنچه هستیم نمیخواهیم آنچه دوست داریم نداریم و آنچه داریم دوست نداریم
-
روزانه - 30
یکشنبه 10 بهمن 1389 12:03
هوشیاری: بازهی زمانی ای آزار دهنده بین دو خواب.
-
روزانه - ۲۹
چهارشنبه 6 بهمن 1389 08:28
راستش صادقانه اگر بخواهیم نگاه کنیم نیمی از زندگی مان کارهاییست احمقانه با اسامی مختلف! اسامی غلط اندازی چون : عشق، صداقت، ایثار، کمک، دلسوزی و ... !!
-
روزانه - ۲۸
یکشنبه 3 بهمن 1389 15:44
احساس سرما می کنم. انگار چیزی درونم خالی شده یا شکسته شده باشه. انگار این جنگ تمومی نداره. تا میای یه گوشه دنج پیدا کنی و آروم بنشینی یه اتفاق، یه مشکل، یه تضاد، یه سوء تفاهم ... همه چیز رو متزلزل می کنه. می خوام برگردم به لاک خودم. این انتقامی ست که از خودم می گیرم تا دیگه تمنایی نداشته باشم. دوستان گلم میدونم همتون...
-
روزانه - ۲7
شنبه 2 بهمن 1389 13:25
بعضی دوستیها مثله قصه نوحه ، ( بعضیا از ترس توفان میآن پیشت ) . بعضی دوستیها مثله قصه ی ابراهیمه ( باید همه چیزتو قربانی کنی ) . بعضی دوستیها مثله قصه مسیحه ( آخرش به صلیب میکشنت ). اما بیشتره دوستیها مثله قضیه موساست ، ( یه کم که دور میشی یه گوساله جاتو میگیره ).
-
روزانه - ۲۶
سهشنبه 28 دی 1389 00:06
اومدنت به قلبم رو دیگه یادم نمیاد با اینکه هستی و جلوی رومی ولی تو قلبم جای یه چیزی خالیه
-
روزانه - ۲۵
دوشنبه 27 دی 1389 12:54
خطاب به خدا کاشکی میشد تو هم بنده بشی تا بدونی چه ستمی هست بندگی !!!
-
روزانه - ۲۳
یکشنبه 26 دی 1389 11:13
دلم رو شکسته بودند ، همه قصه همین بود
-
روزانه - ۲۴
جمعه 24 دی 1389 18:11
اینجا خونه هست و یه روز قبل از دادگاه خانواده یکی از طرفین مصلحتی کوتاه میاد و زندگی شیرین میشود آی لاو یو پی ام سی
-
روزانه - ۲۲
چهارشنبه 22 دی 1389 15:12
آ ی آدم ها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید یک نفر در آب دارد میسپارد جان یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند روی این دریای تند و تیره که مید دانید وای باران ،باران شیشه پنجره را باران شست،از دل من اماچه کسی نقش تو را خواهد شست آسمان سربی رنگ ،من درمون قفس سرد اتاقم دلتنگ می پرد مرغ نگاهم تا دور ،وای باران،بارا پر...
-
روزانه - ۲۱
سهشنبه 21 دی 1389 12:03
اینجا دادگاه طلاق است آی لاو یو پی ام سی
-
روزانه- ۲۰
دوشنبه 20 دی 1389 16:28
اونائی که این روزا زید عوض میکنن زود به دیوار میخورن شما چطور؟
-
روزانه - ۱9
یکشنبه 19 دی 1389 15:33
این روزا همه زید عوض میکنن شما چطور؟
-
روزانه - ۱۸
شنبه 18 دی 1389 13:40
فرزند کمتر - همسر بیشتر پ ن - چند وقتی هست که ماموریت کاریم زیاد شده - دسترسیم به نت کم هست - از حضور کم رنگم عذر میخوام
-
وسوسه - 4
شنبه 11 دی 1389 11:02
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 منتظر موندن صمد زیاد طول نکشید و دید که فرزاد با یک خانم اومدن سر قرار ، صمد موبایلش رو در آورد و زنگ زد به فرزاد صمد: سلام مهندس، یه کم پائین تر واستادم فرزاد: سلام، اوکی اومدیم در ماشین باز شد و فرزاد به همراه اون خانم وارد ماشین شدن فرزاد: سلام، معرفی میکنم،...
-
وسوسه - 3
پنجشنبه 2 دی 1389 11:41
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 سر میز ناهار آنا: خوب این آقای فرزاد خان و خواهرش رو کی میخوای دعوت کنی؟ مارال: برای چی باید دعوتشون کنیم؟ همش ما تو آشپزخونه باید باشیم، اه صمد: بزار یکی دو روزی از اومدنش بگذره بعد آنا: اولدوز زنگ زده بود صمد: حتما پول میخواد آنا: آره دیگه فقط...
-
روزانه - ۱7
چهارشنبه 1 دی 1389 16:26
چه قدر وحشتناکه که یه نفر پهلوت بشینه و حواسش نباشه که حواست هست و در موردت حرفای مسخره بزنه ... کسی که می خواستی روش اسمه عشق بذاری ... متاسفم ... شاید واسه اون ... شاید واسه خودم ...
-
روزانه - ۱6
سهشنبه 30 آذر 1389 13:47
واستا دنیا من میخوام پیاده شم
-
روزانه - ۱5
دوشنبه 29 آذر 1389 13:38
به مناسبت این ایام حق با حسینه ولی پلوی یزید چربتره قابل توجه بعضی ها