خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۲۱۳

فنجان قهوه ای که فال مراخواندی سالهاست ترک برداشته!!! وبین ما فاصلـــــــه سخن میگویند!!!

روزانه - ۲۱۲

سالها رفت و هنوز دل دیوانه من، رنجه از درد تو را خواستن است این وفا داری نیست


در انتهای جنگ اعصاب من و تو

برنده و بازنده وجود ندارد ، هر دو بازنده ایم

چون جنازه ی روح و روان هر دو به تن خسته مان سنگینی مبکند

روزانه - ۲۱۱

قاب عکست نقش لبخند دیروز تو و دلتنگی امروز مرا به رخ میکشد بی تو در خاطرات خوشم باران میبارد! .

روزانه - ۲۱۰

اگر امکان داشت و می شد زمان را با CTRL+Z به عقب برگردوند دوست داشتید تو کدوم سن یا دوران زندگیتون قرار بگیرید؟

روزانه - 209

سکوت میکنم

زیرا نه نجوا و نه فریاد، هیچ یک کافی نیست

حتی سکوت نیز ناکافی است و دایره سخن ناتوان از سخن گفتن

افسون شده ام

من بهت زده پروردگارم هستم

که در صلاح او رخنه نمیتوان کرد

و در مطلق بودنش تردید جایی ندارد

او خود خالق واژه ها و مالک تمام هستی است


 {منبع یک پست الکترونیک  }