خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

گله دارم - 7

کاشکی راهی وجود داشت  تا زخمائی که به دل و روحم میزنی ، به جسمم میزدی

چون یه دلخوشی هست که زخمای جسم یه روزی خوب میشه، ولی زخم دل ....

نظرات 3 + ارسال نظر
لیوسا شنبه 24 مهر 1389 ساعت 14:42 http://memorialist.blogsky.com/

گاهی وقتا خودمون مستعد زخمای روحی وجراحت های عمیق هستیم وحتی کوچکترین تلنگر آزرده خاطرمان میکند.

سلام
با شما موافقم ، چون همیشه از بچگی بهم میگفتن بچه با استعدادی هستی

گندم شنبه 24 مهر 1389 ساعت 17:22 http://daily-of-me.blogsky.com

سلام
گل گفتید!!
ولی بعضی وقتا همین زخم های جسمم انقدر عمیق هستن که جاش تا آخر عمر روی بدن آدم میمونه!!

سلام گندم جون
موافقم
چون سه تا از نمونه هاش رو بدنم دو تا اطراف پاهام و یکی پشت کمرم

خواننده خاموش یکشنبه 25 مهر 1389 ساعت 08:31

داداشی خوبم همه از این زخم ها روی دلشون دارن ، منتها بزرگی و کوچکی این زخمها بستگی به روحیه و قدرت طرف داره . من میدونم که تو خیلی با اراده و مقاوم هستی و فقط داری درد دل میکنی . میدونم که مشکلات نمیتونه تو رو از پا بندازه چون تو مرحله سخت تر از اینها رو پشت سر گذاشتی . توکل به خدا کن .

سلام آبجی گله
درسته ، فقط دارم درد دل میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد