هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد
هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد
با تیغ کلماتت
هر روز
بر قلبم
زخم تازه ای
می نشانم..
عاشقی را
از یاد دلم خواهم برد..
Alireza
چهارشنبه 4 اسفند 1389 ساعت 08:33
نمیشه حاج علی آقا
سلام عزیز
حالت اجبار که پیش بیاد هر چیز نا ممکنی - ممکن خواهد شد
راستی وبلاگت که تعطیله - میشه خصوصی خودت رو معرفی کنی؟
شاد و پیروز باشی
پسر نیستم شوخی کردم گفتم پسر ادم
شما چند سالتونه؟
پسر بودن یا نبودنت مهم نیست
یعنی از عکسم معلوم نیست چند سالمه؟
شما فرض کن 30
آفرین دقیقا..منم دارم همین کارو می کنم!
کار خوبی میکنی ولی همه رو به یه چشم نگاه نکن
شاد باشی
خبری از داستان ها نیست انگار
سلام
به دلیل ایتکع انتهای سال هست کارم تمام وقتم رو گرفته ولی به فکر اتمام داستان وسوسه هستم
سلام
شما چرا از عشق بدتون میاد؟؟!!....
شایدم این جوری نباشه....
بدم نمیاد
پیداش نکردم
پیشنهاد میکنم موضوع پست تو اون روزا بود که شروع شد رو با حوصله بخونی