خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۳۷

با تیغ کلماتت

هر روز

بر قلبم

زخم تازه ای

می نشانم..


عاشقی را

از یاد دلم خواهم برد..

نظرات 5 + ارسال نظر
ع.خ چهارشنبه 4 اسفند 1389 ساعت 08:51 http://ٌwww.jump.blogsky.com

نمیشه حاج علی آقا

سلام عزیز

حالت اجبار که پیش بیاد هر چیز نا ممکنی - ممکن خواهد شد

راستی وبلاگت که تعطیله - میشه خصوصی خودت رو معرفی کنی؟

شاد و پیروز باشی

sara شنبه 7 اسفند 1389 ساعت 13:50

پسر نیستم شوخی کردم گفتم پسر ادم
شما چند سالتونه؟

پسر بودن یا نبودنت مهم نیست
یعنی از عکسم معلوم نیست چند سالمه؟
شما فرض کن 30

بئاتریس یکشنبه 8 اسفند 1389 ساعت 18:46 http://www.myfancy.blogsky.com

آفرین دقیقا..منم دارم همین کارو می کنم!

کار خوبی میکنی ولی همه رو به یه چشم نگاه نکن

شاد باشی

هیس سه‌شنبه 10 اسفند 1389 ساعت 20:16 http://l-liss.blogsky.com

خبری از داستان ها نیست انگار
سلام

به دلیل ایتکع انتهای سال هست کارم تمام وقتم رو گرفته ولی به فکر اتمام داستان وسوسه هستم

سلام

بهار یکشنبه 22 اسفند 1389 ساعت 13:25 http://sokute-mobham.blogsky.com/

شما چرا از عشق بدتون میاد؟؟!!....
شایدم این جوری نباشه....

بدم نمیاد
پیداش نکردم
پیشنهاد میکنم موضوع پست تو اون روزا بود که شروع شد رو با حوصله بخونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد