خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

په نه په قسمت سوم


په نه په - قسمت سوم

 

    تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم ! طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟

میگیم:نه پـَـَـــ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم !!!

·         دارم فیلم گریه دار میبینم , گریه میکردم , مامانم اومده می گه فیلمش گریه داره ؟
نه پ خنده داره من دارم گریه می کنم کارگردانشو ضایع کنم !
·         جلو در دستشویی، طرف اومده میگه ع ع ع ببخشید شما توی صف هستین؟ نــــــــــه پــــــــــــ سوسکیم اومدیم نهــــــــار.... :
  
·         رفتم استخر داشتم غرق میشدم غریق نجات میله رو برداشته اومده لب استخر با لبخند میگه میخای کمکت کنم؟نه پ با اون میله استریپتیز کن ببینم بلدی
·         حموم بودم، مامانم می زنه به در می گم بـــله ؟
می گه حمومی ؟
می گم نه پـَـ اینجا لندنه، صدای منو از رادیو بی بی سی می شنوید
·         بهش میگم: زود باش دمپاییتو بده تا سوسکه نرفته... میگه:مگه میخوای بکشیش؟... نه پَ میخوام بدم سوسکه پاش کنه !!!
·         تصادف کردیم، زنگ زدیم افسر اومده میگه : تصادف شده؟
میگم : نه پـــــَ ... داریم هشدار برای کبرا 11 رو فیلم برداری میکنیم!!!
·         یارو سگ های منو دیده، میگه غذا میخورن؟ نه پـَـَـ فتوسنتز میکنن
·         رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم
می گه واسه پا میخواین؟؟
نه پــــَ
میخوام در جهت از بین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم
 
·         سر جلسه امتحان به کناریم میگم داداش برسونیا
میگه تقلب؟
گفتم نــه پـَـَــــ مواد ، یه وقت خمار نشم
·         فامیلمون اومده آکواریومم رو دیده میگه غذای مخصوص بهشون میدی؟
نه پـَـَـ پول تو جیبی میدم بهشون خودشون میرن واسه خودشون غذا میخرن
·         زنگ زدیم اتش نشانی،میگه جایی اتیش گرفته؟نه پــــ زنگ زدیم ببینیم امشب خونه این بیایم مهمونی
·         از راننده اتوبوس میپرسم چقدر شد؟میگه 225 بهش 300 تومن دادم,میگه یه نفری؟گفتم نه پ کل اتوبوس مهمونه من!
·         یارو اومد تعمیرگاه گفت: برای لپ تاپم رَم میخوام ... گفتم: داریم .... گفتش :مطمئنی برای لپ تاپه ؟ .... گفتم : نـَــ پــــَ ... برای PC ـه میخوام بُکُنم تو پاچـــت ...
·         تو رستوران، پیشخدمتو صدا کردم میگم آقا توی سوپ من مگس افتاده! میگه مرده؟ میگم نَ پـَـَــ هنوز زندست، داره شنا میکنه، صدات کردم بیایی نجاتش بدی!!!
 
 
 
·         یارو دو ساعت داره خودپردازو انگولک میکنه تازه برگشته میگه شمام کار دارین ؟ نَ پـَـَـ وایستادیم اینجا بنیه و پشتکارِ شما رو سرلوحه زندگیمون قرار بدیم
 
·         تو دندانپزشکی دکتر آمپول بی حسی رو خالی کرد تو لثه ام. بعد از یه ربع که بی حس شد میگه:خوب حالا پرش کنم؟! فکر کن من با دهن باز چطوری بهش گفتم نه پــــَ !
نظرات 1 + ارسال نظر
عاطفه شنبه 25 تیر 1390 ساعت 17:12 http://www.ant-big.blogfa.com

سلامــ
خیلی باحال بود
منو آجیم که کلی خندیدیم
هر ۲تا پَ نه پَ ها رو خوندم خنده دار بودن

سلام
از خوشحالی شما خوشنودیم
شاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد