خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - 183

کمی از این

کمی از آن

پاره واژه های از دهن افتاده ی رهگذری

نفرین مادری

اشک زنی

و یا غرور شکسته ی یک مرد،

عشق همین است

پایانش می کشدت و  فلجت می کند

و تو میمانی تنها غمگین

بی او

نظرات 8 + ارسال نظر
امید دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 12:44 http://garmak.blogsky.com/

چسبش بی اعتبار است
وگرنه عشق خوب چیزی است

آره داداش
تاریخ مصرف این چیزا خیلی وقته گذشته
دقت نکردم دیگه
شما ببخش

مریم دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 13:00 http://www.maskhmaryam.blogsky.com

مرده شور این عشق را ببرن با عرض معذرت

سلام
شما واقعیش رو پیدا بکن
من مردش رو میشورم
دیگه عشق واقعی وجود نداره

راستی خواستم به وبلاگت سر بزنم ولی آدرس رو درست تایپ نکردی
اگر ممکنه اصلاحش کن تا یه سر به شما بزنیم

رز دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 13:12

حقیقت است.. درک کردنش اسان شده

بله
حقیقت این هست که خودمون رو گول میزنیم
اصلا عشق واقعی دیگه نیست
کویره

فرحان دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 15:57 http://www.navdon.blogsky.com

ایول... فقط همین... سکوت

سکوت هم خودش یک نوع فریاد هست

کوروش دوشنبه 28 شهریور 1390 ساعت 17:01 http://www.korosh7042.com

باغروب آفتاب دلم میگیرد. این احساس را از زمانی دارم که تو غروب کردی.

در آدرس جدید هستم
ادب حکم می کرد تا همه ی عزیزان فرهیخته ام اطلاع کردم

شاد باشی و سلامت

http://www.korosh7042.com

سلام کورش جان
چه کار خوبی کردی آدرس رو عوض مردی چون هر وقت میخواستم بهت سر بزنم وبلاگت فیلتر شده بود
و ممنون که همیشه به ما سر میزنی
شاد و پیروز باشی

ناشناس سه‌شنبه 29 شهریور 1390 ساعت 00:22 http://www.daqhdaqhe.blogfa.com

گاهی عشق واقعی هم پیدا میشه اما ما خیلی دیر باورش میکنیم خیلی خیلی دیر......................

بله پیدا میشه
اما
یا عمرش خیلی کوتاهه و یا رنگ میبازه و گاهی از اول وابستگی رو با عشق اشتباه گرفته بودیم و خودمون رو گول میزدیم که این همون عشق واقعی هست
گاهی هم وقتی به هم میرسیم
میبینیم که ای داد تو این همه مدت برای هم نقش بازی میکردیم و ماسک به صورتمون میزدیم تا عیبهامون از نظر طرف پوشیده بمونه تا خدای نکرده عشقمون رو از دست ندیم
جقدر ماها گاهی خود خواه میشیم

گندم سه‌شنبه 29 شهریور 1390 ساعت 03:39

سلام خوبید؟

دیگه تو لغت نامه ی ما معنی نشده!!

معنی شده بود ولی دیگه وجود نداره

راستی گندم جان چند وقتی هست بیخواب شدی چرا؟ شبا دیر میای تو نت

ناشناس چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 00:31 http://www.daqhdaqhe.blogfa.com

درود
درمورد عشق باهاتون موافق نیستم اگر هم بخوام بگم خیلی طولانی میشه شاید وقتی دیگر.....

شاید با نظر من موافق نباشی ولی نظر شما هم محترمه و در آینده اگر وقتی بود با هم در موردش بحث خواهیم کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد