خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۱۸۷

اکنون که در آماج قطرات باران قرار گرفته ام ؛
از تو می خواهم که عشق را
هم صدا با ترنم باران و با وزن نسیم شبانگاهی
برایم بسرایی ،
ای خیال بارانی من !!!

نظرات 5 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 13:47 http://garmak.blogsky.com/

چه خیال دلچسبی
چه هوای لطیفی

آره والا
امروز فقط به عشق همین هوا میخوام برم شمال و تو جنگلاش فقط نفس بکشم
البته اگر پسر کوچیکم بزاره و اینقدر چوب تر و برگ تر نسوزونه و هی دود به خوردمون نده

کوروش چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 13:56 http://www.korosh7042.com

درود بر تابنده مهرمسافر سابق .ساکن فعلی دل
جنوب اگر هر بدی داشته باشد غروبی دل انگیز و زیبا دارد
که من نیز بسیار خاطره های خطیر از این فرورفتن مهر در آغوش زمین دارم
امید که خورشید امیدت هرگز غروب نکند



باغروب آفتاب دلم میگیرد. این احساس را از زمانی دارم که تو غروب کردی.
(کوروش)

چاکریم داداش
والا غروب درسته یه جورائی دلگیره ولی برای اونائی که تازه عاشق میشدن همیشه یاد آور اوقات خوش هست و برای اونائی که عاشق قدیمی بودن و شاید امروز از طرف دیگه خبری نیست یه جورائی باعث دلگیری میشه
ولی من کلا هم غروب و هم طلوع رو دوست دارم

امید دیوسالار چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 15:13 http://omidd.com

خیس شدن رو دوست دارم
لینکت کردم علیرضا جون!

سلام داداش
کاشکی روحمون خیس بشه
مخلصیم

زهرا پنج‌شنبه 31 شهریور 1390 ساعت 01:21 http://lovely-lover.blogsky.com/

باز باران بارید ،

خیس شد خاطره ها ،

مرحبا بر دل ابری هوا ،

هر کجا هستی باش ،

آسمانت آبی ،

و تمام دلت از غصه دنیا خالی(آمین)

کاشکی میشد کاری کرد که روح آدمی خیس بشه

ب ه س جمعه 1 مهر 1390 ساعت 16:33

خوشکل بود :X

شما خوشگل میخونی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد