خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

گله دارم - 28

ایکاش میشد دیگر به

تو 

و روزهای

با تو

فکر نکرد

نظرات 4 + ارسال نظر
امید چهارشنبه 30 آذر 1390 ساعت 14:17 http://garmak.blogsky.com/

اگه می تونی فکر نکن

فکرش هم حظ خودش را دارد

میگی نه امتحان کن

اگر میتونی ...
اگر میتونستم که دیگه اینقدر ناله نمیکردم

ANNA چهارشنبه 30 آذر 1390 ساعت 15:28 http://www.lapeste.blogsky.com

گفته بودی دیگه نمی خوای به عشق و این جور چیزا فکر کنی
مگه می شه
تو اهل دلی
نیستی؟

گفته بودم ایکاش میشد
من اهل دلم
ولی به خدا خسته شدم
دیگه کی؟
45 سالم شد

خاطره چهارشنبه 30 آذر 1390 ساعت 23:42 http://rahalost.blogsky.com

خود را رها کردم زدست خطرات تلخ تو.....اما نمیدانم چرا فکرت درون سینه میسوزد مرا...

د همین دیگه
ایکاش میشد دیگر به .... فکر نکرد

مهسا پنج‌شنبه 1 دی 1390 ساعت 11:29 http://fekreajib.blogsky.com

کاش میشد.....نبودی....
کاش میشد....نبودم....
کاش میشد ....کاش نبود....

به قول یکی اگر این ایکاش ها نبودند اماها و اگرها سبز میشدند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد