خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - 378

آنقدر چشم به راه نشستم
که چشم و راه به هم دل بستند

نظرات 14 + ارسال نظر
امید شنبه 17 دی 1390 ساعت 16:01 http://garmak.blogsky.com/

بازم خدا را شکر که تین دو تا بهم رسیدند

بذار این دیگ برای ما نجوشید برای انها بجوشد

موافقم داداش

حمید شنبه 17 دی 1390 ساعت 22:24 http://hamidhaghi.blogsky.com

درود بر همسفر عاشق

مخلصم حمید جون

ANNA شنبه 17 دی 1390 ساعت 22:54 http://www.lapeste.blogsky.com

--------------------------------------------------------------------------------

سکــوت....

زیباترین آواز در سمفونی تنهـایـی...

در اوج فرو رفتن در خویش...

در اعماق قله ی رهـایی ...

به هنگامی که نمی بینی آشنـایی که ببیند تو را...

که برهاند تورا از قفس بغض....

که بپرسد:

به کدامین جــرم به دیـار تنهـایـان تبعید گـشته ای؟

کــاش گوشی سکـوتم را میشنید!!!

به به

ANNA شنبه 17 دی 1390 ساعت 22:54 http://www.lapeste.blogsky.com

کمی تا قسمتی ابریست چشمان تو انگاری
سوارانی که در راهند میگویند می باری
تو را چون لحظه های آفتابی دوستت می دارم
مبادا شعله هایم را به دست باد بسپاری
مبادا بعد از آن دیدارهای خیس و رویایی
مرا در حسرت چشمان ناز خویش بگذاری
زمستان بود و سرمایی تنم را سخت می لرزاند
و من در خواب دیدم در دلم خورشید می کاری
هوا سرد است و نعش صبح روی جاده می رقصد

تو ار کجا متوجه شدی چشمانم بارانیست ؟

ANNA شنبه 17 دی 1390 ساعت 22:55 http://www.lapeste.blogsky.com

تحمل بعضی چیزا یه وقتایی خیلی سخت میشه...

مثل تحمل دلتنگی...

و این که محکوم به تحمل کردن باشی از همه بدتره...

بله همینطوره آنا جان

ANNA شنبه 17 دی 1390 ساعت 22:59 http://www.lapeste.blogsky.com

مسآحتـ نگاهــــتـ را ڪـِـﮧحسابـ میـ ڪنـــم

ڪَــــمـ میـ آورم

نــگاهمـ
نکــــטּ

ســـآیـــﮧ اــے بیش نــَـــمــــانـده . . .


کارینو شنبه 17 دی 1390 ساعت 23:34

سلام سلام

خب باید بهتون بگم که دیگه چشم به راه هیچ کسی نیستم..
و خوشحالم از این بابت...

اما ذهن زیبایی در این شعر نهفته است...

از اینکه دیر میام و بهتون سر میزنم عذرخواهی میکنم... شاد باشید...

سلام
خیلی خوشحالم کردی با این حرفت
شاد و پیروز باشی

مهسا یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 01:11 http://fekreajib.blogsky.com

پس دیگر نیا!تازه به تفاهم رسیده ایم ما!!!

چشم
یعنی تو زرشک؟

کلبه ی تنهایی من یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 08:57

چه جالب!

کرانه یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 13:05 http://www.bikaraanemehr.blogsky.com

سلام
دوست بزرگم
روزانه ۳۷۸ خیلی مخ آهمو هنگ می کرد ولی ۳۷۷ بیشتر
دوست بزرگم این روزانه ها زاده ذهن خودتونه؟؟؟
به آدمای فنی نمی یاد که حس ظریف داشته باشن
این دفعه اشتباه کردم؟؟؟

گله من
مگه ما دل نداریم؟ حالا شغلمون اینطوریاست و ضمخته ولی دلمون عین ...
بیخیال
شاد باشی

[ بدون نام ] یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 13:27

گاهی دلبسته ی راه ی میشوم که از ان راه رفته ای..

و این میشه تکرار اشتباه

مهسا یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 14:39 http://fekreajib.blogsky.com

من راه را پیمودم تا به تو برسم !و تو بی توجه فقط ریشخند زدی!!!

آهای

به عمه ات بخندددد!

کدوم یکیشون؟ به هر حال دست من به جفتشون نمیرسه چون یکیشون 50 ساله که آمریکاست یکی دیگشون هم 15 سالی میشه که تو بهشت زهرا جا خوش کرده
نکنه باز هم زرشک؟

مامان مهیار یکشنبه 18 دی 1390 ساعت 14:41 http://reia.blogfa.com

مطالبتون عالی هستن

مثل حضور شما در این خانه

مداد رنگی دوشنبه 19 دی 1390 ساعت 07:53 http://manui.blogsky.com

نوشته های خودتونه؟؟!!!

غالبا مال خودمه ولی اگر مال کس دیگه ای باشه حتما به منبع اشاره میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد