کاش می شد!<<عشق>> رااز دلِ کتابها بیرون کشیدو رهایش کرد!در کوچه پس کوچه هایِ این شهر ...شاید کسیبشناسد!این طفلِ غریب رادر شهری که همه با او بیگانه اند
ایکاش
اون روز اخر دنیاست علی خیلی کمی خیلی کم
میدونم آنا جانخیلی با خودم در گیرم
این روزها همه به مندلـتــنــگــیهدیه می دهندلطفا آتش بس اعلام کنید!به خداتمام شددلـــــــــم...!
ایکاش اینجا بودی و اونقدر دلقک بازی در میاوردم که لبخند رو روی لبهات ببینم
نه نیست. خیلی وقتا اونی که میخوای نیست. بودن بقیه چه فایده؟
قبوله ولی عمومیت نداره گاهی هم اینطور که شما میگید میشهراستی چرا آدرسه وبلاگت رو نگذاشتی ؟ باور کن حفظ کردن همه آدرسها برام مشکلهممنون که سر زدی
وقتی سرفه میکنم همه با یک لیوان آب بطرفم می آیند....اما وقتی دلم میگیرد.....
گاهی هم خوده همون " همه " میشن بغض و تو راه گلوت گیر میکنن و باعث خفگیت میشن یعنی مزید بر علت میشن
فراموشش کن ..همانطور که من سعی میکنم فراموش کنم
دارم سعی خودم رو میکنم ولی تو بگو موضوعی که هر روز جلوی چشمت هست رو چطور میتونی فراموش کنی؟
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بوددیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
به به یاد باد آن روزگاران یاد باد
خوب میتوانم تصور کنم ...بر میگردی!مثل همان وقتی که تصور میکردم بروی!...خستمممممممممممممممممممممممممخسته
امید که ایزد منان کمک حال تو عزیز باشه
آره دیگه به قول مهدی سهیلیهر تیر آهت می شکافد استخوان را روزی که همسر هم زبانت را نداند
دقیقا
کاش می شد!
<<عشق>> را
از دلِ کتابها
بیرون کشید
و رهایش کرد!
در کوچه پس کوچه هایِ این شهر ...
شاید کسی
بشناسد!
این طفلِ غریب را
در شهری که همه با او بیگانه اند
ایکاش
اون روز اخر دنیاست علی
خیلی کمی
خیلی کم
میدونم آنا جان
خیلی با خودم در گیرم
این روزها همه به من
دلـتــنــگــی
هدیه می دهند
لطفا آتش بس اعلام کنید!
به خدا
تمام شد
دلـــــــــم...!
ایکاش اینجا بودی و اونقدر دلقک بازی در میاوردم که لبخند رو روی لبهات ببینم
نه نیست. خیلی وقتا اونی که میخوای نیست. بودن بقیه چه فایده؟
قبوله ولی عمومیت نداره گاهی هم اینطور که شما میگید میشه
راستی چرا آدرسه وبلاگت رو نگذاشتی ؟ باور کن حفظ کردن همه آدرسها برام مشکله
ممنون که سر زدی
وقتی سرفه میکنم همه با یک لیوان آب بطرفم می آیند....اما وقتی دلم میگیرد.....
گاهی هم خوده همون " همه " میشن بغض و تو راه گلوت گیر میکنن و باعث خفگیت میشن
یعنی مزید بر علت میشن
فراموشش کن ..
همانطور که من سعی میکنم فراموش کنم
دارم سعی خودم رو میکنم
ولی تو بگو
موضوعی که هر روز جلوی چشمت هست رو چطور میتونی فراموش کنی؟
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
به به
یاد باد آن روزگاران یاد باد
خوب میتوانم تصور کنم ...بر میگردی!
مثل همان وقتی که تصور میکردم بروی!
...خستممممممممممممممممممممممممم
خسته
امید که ایزد منان کمک حال تو عزیز باشه
آره دیگه
به قول مهدی سهیلی
هر تیر آهت می شکافد استخوان را
روزی که همسر هم زبانت را نداند
دقیقا