هجرت لازم است
اما خرد کننده است.
خراب می کند و از نو می سازد.
اگر کم بیاوری چیزی از تو باقی نمی ماند
و اگر طاقت بیاوری، پرواز می کنی...
هجرت لازم است
اما تنهایی نمی شود. همسفر می خواهد... .
همسفری روحی یا جسمی...
کنار تو یا فرسنگ ها دور...
اما پیش تو...
چرا من نباید اونی باشم که اگر بخوام برن دیگری نتونه نبودنمو تحمل کنه و با من بیاد.
چرا باید با رفتن و هجرت دیگری بشکنم...
ولی وقتی همراه موافق داشته باشی قبول دارم ... حداق طی کردن بزآوردنا راحت تر می شه
د آخه موضوع همون همراه موافق هست که یافت می نمیشود
رفیق شفیق خودم یه چیزی بگم دلخور نمی شی
فقط همین یک بار
تو که لالایی بلدی چرا خوابت نمیگیره
راست میگی امید جان
کاملا درست میگی
دیدی گاهی آدم یک اشتباه رو دانسته انجام میده؟
حالا حکایت من هم همینطوره
یه دلبستگش برای خودم درست کردم که نمیتونم هجرت کنم
شعار های زیبایی بود...
قابل گلی مثل شما رو نداره
یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد
آن جوان بخت که میزد رقم خیر و قبول
بنده پیر ندانم ز چه آزاد نکرد
علی سلام
چه کوتاه نوشته بودی
بهتری ؟
سلام آنا جان
بخدا حال و روزم درست نیست
میخواستم پست بزنم که تا یک هفته نیستم ولی ....
بگدریم
حضور کم رنگم رو جبران میکنم فقط دعا کن خوب شم
خیلی از یخ کردن های ما از سرما نیست.....
لحن بعضی ها زمستونیه...
واقعا ها بعضی ها اون لحنشون ...... دهنم بسته باشه بهتره
هیچکدامتان
“او”
نیستید.
این که مثلم هست
ابزار لازمست برای هر هجرنی
کاش من را بال پروازی بود
سلام داداش علیرضای گل
سلام کوروش جون
خوبی داداش؟
ایکاش این بال پرواز رو داشتیم
ماندن یا رفتن.
این است.......
سلام
با یک داستان خیلی خیلی کوتاه آپم
بله حمید جون همینطوره
خدمت میرسم