خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

گله دارم - ۴۹

خدایــــــا از ایــن بــه بعـــد بــه مخلوقـــاتـت یــک متـــرجـم ضمیـــمه کــن
اینجـــا در این خانه  هیــچ کـــس، هیـــچ کــس را نـمیفهــمد 

پس اون روز موعود کی میرسه؟ 

هنوز منتظرم خدا  

هنوز

نظرات 3 + ارسال نظر
خاطره چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 13:33 http://rahalost.blogsky.com

سلام
درد ادما همینه که حرفای همو نمیفهمن/؟؟مترجم لازم نیست تا ادم خودش نخواد حرف دیگری رو بفهمه نخواهد فهمید....

بله
حکایت اونی هست که خودش رو به خواب زده

حمید چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 20:50 http://hamidhaghi.blogsky.com

کدام روز موعود؟

اما چرا روز موعود روزیه که دس من تو دست تو باشه

و آزاد قدم برداریم در زمین و زمان و شعر

داداش بالاخره یه جور باید دلمون رو به یه چیزی خوش کنیم دیگه

ب ه س پنج‌شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 03:43

منتظر نباش...فقط خودتی که میتونی راهش رو پیدا کنی...خودت!

بله
این روزا هیچ کس به اندازه خود آدم نمیتونه به خودش کمک کنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد