خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۴۱۰

نمیدانم چرا
از تکان خوردن پرده اطاقت
تعجب نمیکنم !!!
یاد من هر شب به تو سر می زند

نظرات 8 + ارسال نظر

............... ٭ §٭ §٭§٭
.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
.........٭ §٭ ................ ٭ §٭ ...................٭ §٭ §٭ §٭
....... ٭ §٭.......................٭ §٭.......... ٭ §٭ .............٭ §٭
....... ٭ §٭..........................٭ §٭ .... ٭ §٭ ...................٭ §٭
....... ٭ §٭ ..........................٭ §٭٭ §٭ .........................٭ §٭
........ ٭ §٭..............................٭ §٭ ..............................٭ §٭
......... ٭ §٭ ................................................................٭ §٭
........... ٭ §٭ ..............................................................٭ §٭
............. ٭ §٭ ............سلام دوست گلم............................٭ §٭
............... ٭ §٭ .......................................................٭ § ٭
................. ٭ §٭ ...................................................٭ §٭
................... ٭ §٭ ...............................................٭ §٭
..................... ٭ §٭ .........................................٭ § ٭
........................٭ §٭ ....................................٭ §٭
......................... ٭ §٭ ..............................٭ §٭
.............................. ٭ §٭ ......................٭ §٭
.................................. ٭ §٭ .............. ٭ §٭
..................................... ٭ §٭ .........٭ §٭
........................................ ٭ §٭..٭ §٭
...............................................٭ ٭

سلام دوست عزیز،امیدوارم روز خوبی داشته باشی ..... ، اگه به وبلاگم امتیاز بدی ممنونت میشم...
بعد بیا تو .:: بیاتو نترس ::.
تمام مطالبا توپه منتظرتما

معلومه خیلی شیطونی ها هنوز نیومده پسر خاله میشی و واسه خودت نوشابه وا میکنی

خاطره یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 00:22 http://rahalost.blogsky.com

پنهان که سرک که میکشی ...یادم میاید معنی شتاب تو رفتن برای چه بود....

ای کاش طرف هم متوجه میشد

مسافر یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 09:05

در عمق ارزوی من این است که در وجودت خانه ای داشته باشم حتی به مساحت یک یاد!!!

ای داد
چقدر دلت خونه و چقدر به کم قانعی

مهستی یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 13:27 http://mz991.blogsky.com

گاه که آرام می شوم
از برکت خاطر توست
که رخنه به جانم می کند

رمیده بودم
هم از خود هم از دنیا
رمیده بودم که گشت زیبایت
صفای دلم گردید

من چه می دانستم
که عشق
چه زیبا می کند
مقام دل را...

سلام و خسته نباشید.

سلام به روی ماهت عزیز
خیلی ممنونم کهاحساست رو اینجا خرج میکنید
بسیار زیبا بود

حمید یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 16:21 http://hamidhaghi.blogsky.com

یک روز یک پسر کوچولو که می خواست انشاء بنویسه
از پدرش می پرسه: پدر جان ! لطفا برای من بگین سیاست یعنی چی ؟پدرش فکر می کنه و می گه : بهترین راه اینه که من برای تو یک مثال در مورد خانواده خودمون بزنم که تو متوجه سیاست بشی . من حکومت هستم، چون همه چیز رو در خونه من تعیین می کنم. مامانت دولت هست، چون کارهای خونه رو اون اداره می کنه. کلفت مون ملت مستضعف و پا برهنه هست، چون از صبح تا شب کار می کنه و هیچی نداره. تو روشنفکری چون داری درس می خونی و پسر فهمیده ای هستی. داداش کوچیکت هم که دو سالش هست، نسل آینده است. امیدوارم متوجه شده باشی که منظورم چی هست و فردا بتونی در این مورد بیشتر فکر کنی.پسر کوچولو نصف شب با صدای برادر کوچیکش از خواب می پره. می ره به اتاق برادر کوچیکش و می بینه زیرش رو کثیف کرده و داره توی خرابی خودش دست و پا می زنه. می ره توی اتاق خواب پدر و مادرش و می بینه پدرش توی تخت نیست و مادرش به خواب عمیقی فرو رفته و هر کار می کنه مادرش از خواب بیدار نمی شه....!؟!؟!؟. میره تو اتاق کلفت شون که اون رو بیدار کنه، می بینه باباش توی تخت کلفت شون خوابیده .....!!!!! . میره و سر جاش میخوابه و فردا صبح از خواب بیدار می شه.فردا صبح باباش ازش می پرسه: پسرم! فهمیدی سیاست چیست؟ پسر می گه: بله پدر، دیشب فهمیدم که سیاست چی هست. سیاست یعنی اینکه حکومت، ترتیب ملت مستضعف و پا برهنه رو می ده، در حالی که دولت به خواب عمیقی فرو رفته و روشنفکر هر کاری می کنه نمی تونه دولت رو بیدار کنه، در حالی که نسل آینده داره توی گه خودش دست و پا می زنه.

والا حمید جون اسم نسل ما که نسل سوخته هست و لی الانه داریم تو همه چی دست و پا میزنیم

امید یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 16:50 http://garmak.blogsky.com/

مواظب باش اخوی بجرم سرقت دستگیر نشوی
چون هر چی بگی یادم بود من نبودم کسی گوشش بدهکار نیست


دارمت عزیز!
قلمت حرف ندارد

خیلی مخلصم گلم

سارا یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 19:42 http://18sara.blogfa.com/

سلام عمو جون خوبید؟
ممون که بهم سر میزنید
حرفاتون رو دوست دارم مثل معلمها حرف میزنید
راستی بهترید الان؟
بهترینها رو واستون آرزو میکنم انشا.. همیشه شاد باشید در کنار همسر وفرزندان دلبندتون
دوستار خیلی زیادتون سارا

سلام عزیزم
خیلی دوست دارم خانم گل
ممنونم که بهم سر میزنی
من رو خوشحال میکنی گله من

ناصر یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 22:06 http://www.atoliyememari.blogsky.com

سلام خسته نباشی متونیم تبادل لینک کنی اگر قبول داری منو با این اسم لینک کن (کاش عاشقی هم پا می گرفت)بعد اس کن تا باهراسمی که بخوای لینک کن

سلام داداش
چشم اجازه بدین خدمت برسم تا از محتوی وبلاگت با خبر شم چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد