خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - 263

دنیــــــا تاریک است
چشمـــانم تاریکــــتر
و نگاه عاشقانه تو
نوریـــست
میان ظلمت

ای خالق هفت آسمان بگذار واژه ها معنی شوند  

بگذار واژه ها رنگ حقیقت بگیرند 

بگذار به جای چشمان ما زمینت خیس گردد 

دلم آغوش صادقانه میخواد  

آغوش بی دغدغه و بی آلایش  

دلی که تپشش برای خود من است نه برای آنچه او دوست میدارد باشم  

تو به من نزدیکی 

حتی نزدیکتر از پیرهن 

ولی حیف که فرسنگ ها از هم دوریم  

فر سنگ ها  

چه زجر آور است که هر چه پیش میآیم به سویت دورتر میشوی طوری که حتی در آرزوی دور دست هم تورا نمیبینم  

رخ بنما که دگر از دست مسلمانی این قوم مسلمان بنما خسته شدم  

به کلیسا رفتم  

گفتند باید ۱۰۰ سال زیر بارن خدا بنشینی  

تا که تطهیر شود جسم مسلمان گنه آلودت 

همچنان میرفتم  

تا رسیدم به در میکده متروکی  

دیدمت مست لایعقل و میآلوده به عشق  

گفتمت ساغیا نظری بر ساغر ما کن  

لیک افسوس که تو منکر مستی خود شدی و گفتی زهد توشه ره کردی 

تو بگو چه کنم با ساغر خود که تشنه مهر توست ؟  

وقتی رفتی تنها گذاشتی دلمو 

با آرزو هام  تنها گذاشتی دلمو 

بی خبر به کجا؟ 

حالا که عاشقت شده دل 

چرا جا گذاشتی دلمو؟ 

آهای آوازه خون - هر چی من ازت میخوام که جکایت دل من به کجا رفت رو بخون 

ولی انگار دل تو سنگ شده  

حال من مثل آدمای منگ شده 

این همه دل توی دنیا چرا یکیشون نصیب این دل و خیال باطل نمیشه ؟

روزانه - 262

و روزی خواهد آمد که درد این مهمان ناخوانده تا ابد به خواب خواهد رفت

گله دارم - ۷

فاحشه بودن به تن فروشی نیست ...!!

به فروختن خاطرات قدیمی به بهای ورود یک تازه وارد است ...!!

هوای امروز دل من

امروز هوا نه سرد بود نه گرم 
نه ابری بود نه صاف ... 
غروب هم که شد ، نه تاریک بود نه روشن !

امروز آسمون تکلیفش با خودش معلوم نبود ... 

امروز آسمون حال ِ منو داشت . 

معنی برخی کلماتی که از زن‏ ها می‏شنوید!

خبٌ : این کلمه‏ای است که زنان برای پایان دادن به مکالمه‏هایی استفاده می‏کنند که در آن حق با آن‏هاست و شما باید خفه‏ بشوید.‏

 پنج دقیقه : اگر مشغول لباس ‏پوشیدن است یعنی حداقل نیم ساعت. هرچند پنج دقیقه دقیقاً معادل پنج دقیقه است اگر به شما پنج دقیقه بیش‏تر زمان جهت تماشای فوتبال داده شده باشد.‏

هیچٌی : این آرامش قبل از توفان است. معنی و مفهوم آن این است که باید به شدت گوش‏ به ‏زنگ باشید . بحث‏هایی که با هیچی شروع می‏شوند، غالباً با خبٌ تمام می‏شوند.‏

 بفرمایید : این کلمه اصلاً ربطی به اجازه دادن انجام کاری ندارد. "اگه جرئت داری" در آن مستتر است.

 آه بلند : این در حقیقت یک کلمه محسوب می‏شود که معمولاً درست فهمیده نمی‏شود. آه بلند یعنی او فکر می‏کند شما یک احمق به ‏دردنخور هستید و او نمی‏داند چرا دارد وقتش را با ماندن و بحث با شما سر هیچٌی تلف می‏کند.

 اشکال نداره : این یکی از خطرناک ‏ترین جملاتی است که زن شما ممکن است به شما بگوید. اشکال نداره یعنی اون به زمان طولانی‏ تری احتیاج دارد که تصمیم بگیرد شما چگونه باید تاوان این اشتباه‏تان را پس بدهید.‏

ممنون : از شما تشکر می‏کند. فقط بگویید خواهش می‏کنم. هیچ حرف اضافه‏ای نزنید. خیلی ممنون می‏تواند نشان دهنده یک خطر بالقوٌه باشد.

 اصلاً هرچی : این ترکیب برای گفتن به حساب می رسم! یا مرده ‏شورت رو ببرن استفاده می‏شود.

 نه . نگران‏ش نباش عزیزم، خودم انجام می‏دم : یک جمله بسیار خطرناک دیگر. به معنی آن‏که این کار به دفعات متعدد به شما محول شده و حالا تصمیم گرفته خودش دست به کار شود. این حالت معمولاً منجر به حالت‏ی خواهد شد که شما بپرسید چی شده؟