خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - ۱۷۸

بگذار کسی نداند که چگونه من به جای
نوازش شدن ،
بوسیده شدن ،
گزیده شده ام ...

روزانه - 177

چه لذتی می برد قلم وقتی , جوهر ِ شهوت اش را واژه واژه به زهدانِ شرمآب گونِ داغ.کاغذ می ریزد تا طفلی به نام ِ شعر را آبستن شود

روزانه - ۱۷۶

می گفت متولد ماه مهرم.... ولی من که مهری ازش ندیدم

روزانه - ۱۷۵

تو کمرنگ ترین خاطره، از خاطرات پررنگ من بودی....

روزانه - ۱۷۴

اینایی که می گن : مزاحم که نیستم؟
همونان که وای میسن لا در می گن: تو که نمی یای