من عاشق اون دیالوگم که پدر ژپتو به پینوکیو میگه:
پینوکیو... چوبی بمان!
آدم ها سنگی اند دنیایشان قشنگ نیست
حس قاصدکی را دارم که به باد میرود. میتواند پیغامآور شادی و شادمانی باشد؛ میتواند سفیر عشق باشد اما فقط آشفته ست در باد و به ناکجایی نامعلوم میرود...
یه روزایی هست آدم یکیو میخواد که بشینه براش درد و دل کنه!
اون روزا هیچ وقت آدمی پیدا نمیشه. . .
اما یه روزایی هم هست دلت میخواد همه تنهات بزارن و بزارن توو حال خودت باشی!
اوون روزا همه میخوان بیان ازت دلجویی کنن . . .