خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

خاطرات یک مسافر عاشق

هر آنچه که در این وبلاگ میخوانید صرفا" یک قصه هست و اسامی افراد فرضی میباشد

روزانه - 63

قبل از این که بخواهی در مورد من و زندگی من قضاوت کنی .

از خیابانها، کوهها و دشت هایی گذر کن که من کردم . اشکهایی را بریز که من ریختم .

دردها و خوشیهای من را تجربه کن . سالهایی را بگذران که من گذراندم

روی سنگهایی بلغز که من لغزیدم . دوباره و دوباره برپاخیز و مجدداً در همان راه سخت قدم بزن .

همانطور که من انجام دادم

بعد ، آن زمان می توانی در مورد من قضاوت کنی

روزانه - 62

به سلامتی اونهایی که قطره قطره می سوزند تا شمع زندگی را بر افروزند. علی الخصوص بعضی ها ...

روزانه - ۶۱

به سلامتی اون روباهی که وقتی ساعت چهار باهاش قرار داری

از ساعت سه، دل تو دلش نیس

روزانه - 60

دو گروه از مردان هیچگاه به زندگی عادی باز نخواهند گشت ؛

 

 

آنان که به     " جنگ "     رفته‌اند  ،

 

 

و آنان که     " عاشق "    شده‌اند ...

روزانه - 59

بزرگ شدم
رویاهای کودکی را بیاد نمی آورم
خیلی راحت و در آرامش، بی تفاوت شدم